به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چه خبر، جواد آل حبیب- نوعی دیگر از شادی: قدرت آرامِ قناعت است. در آغوش کشیدن مفهومِ «قناعت» میتواند به دگرگونیِ احساسِ رفاه و بهزیستی کمک کند.» پژوهشهای جدید نشان میدهد که «قناعت» یک هیجان مثبتِ کمانگیختگی و متمایز است که با احساس «کفایت» پیوند دارد. قناعت برای پشتیبانی از سلامت روانی بلندمدت ضروری است. پرورش قناعت از طریق تمرینهای کوچک روزانه میتواند فشار را کاهش دهد و خلقوخو را تثبیت کند.
بعدازظهرجمعه ها، بالاخره فرصتی برای نفسکشیدن پیدا کردهاید. کارهای فهرست انجامدادنیها را انجام دادهاید، خانه کموبیش مرتب است و باید حالتان خوب باشد—شاید حتی خوشحال. اما در عوض، یک حسِ خفیفِ «کافی نبودن» در شما موج میزند: به اندازه کافی سازنده نبودم. به اندازه کافی سالم نیستم. به اندازه کافی موفق نیستم. به اندازه کافی خوشحال نیستم.
این همان «پارادوکس شادی» است: هرچه بیشتر به دنبال شادی میدویم، بیشتر از دستمان میگریزد. فرهنگ رفاهِ مدرن غالباً به ما میگوید زندگیمان را بهینه کنیم، ظرفیتمان را به حداکثر برسانیم و دائماً حالوهوایمان را بهتر کنیم. اما پژوهشهای روانشناختی نشان میدهند که این تلاش میتواند فشاری پنهان ایجاد کند که در واقع بهزیستی را کاهش میدهد.
پس اگر شادی پاسخ نیست، چه چیزی هست؟
پژوهشهای رو به رشدی به یک جایگزین آرامتر و پایدارتر اشاره دارند: قناعت—حسی که میگوید «همین لحظه کافی است.»
علم قناعت: راهی متفاوت به سوی بهزیستی
پژوهشهای جدید نشان میدهد که قناعت نه همان شادی است و نه نسخه ضعیفشدهای از آن. قناعت یک هیجان مثبتِ کمانگیختگی و متمایز است که با آرامش، احساس کفایت، و پذیرش لحظه اکنون مشخص میشود.
پژوهشی با عنوان «قناعت و خودپذیری: بهزیستی فراتر از شادی» (کوردارو و همکاران، ۲۰۲۴) این هیجان را در قالب شش مطالعه بررسی کرد. یافتههای آن نشان داد که قناعت دارای الگوی هیجانی خاص خود است و از شادی، لذت، و دیگر حالتهای مثبتِ پرانگیختگی متمایز است و میتواند از طریق مسیرهای کلیدی بهزیستی را تقویت کند.
۱. قناعت دید ما را گسترش میدهد و منابع روانی میسازد.
بر اساس نظریه «گسترش و ساخت» باربارا فردریکسون، هیجانهای مثبت به ما کمک میکنند دیدگاهمان را وسیعتر کنیم، خلاقتر فکر کنیم و منابع روانی بلندمدت بسازیم. قناعت، به عنوان یک هیجان آرام و زمینگیر، بهویژه اثرگذار است زیرا به ما امکان میدهد تجربهها را عمیقاً مزهمزه کنیم و جذبشان کنیم، به جای آنکه بیوقفه چیزی تازه را دنبال کنیم.
۲. قناعت هم بهزیستی لذتگرایانه را تقویت میکند و هم بهزیستی معناگرایانه را.
بهزیستی لذتگرایانه یعنی احساس خوبی داشتن—تجربه لذت، راحتی یا رضایت.
بهزیستی معناگرایانه یعنی خوب زیستن—داشتن معنا، هدف، اصالت و خودپذیری.
قناعت هر دو را تقویت میکند:
-
از یکسو با ایجاد احساسی از آرامش و خوشایندی، بهزیستی لذتگرایانه را افزایش میدهد.
-
از سوی دیگر با ارزشهایی مانند کاملبودن، پذیرش و «کفایت»، با بهزیستی معناگرایانه همسو میشود و به احساس معنا، خودپذیری و ثبات روانی کمک میکند.
۳. قناعت با خودپذیری بیقیدوشرط پیوند دارد.
افرادی که بیشتر قناعت را تجربه میکنند، معمولاً سطح بالاتری از خودپذیری را گزارش میدهند—توانایی پذیرفتن خود بدون قضاوتهای سختگیرانه یا مقایسه با دیگران. برخلاف عزتنفس که با موفقیتها و شکستها بالا و پایین میرود، خودپذیری پایدارتر است.
۴. قناعت از ما در برابر نوسانهای هیجانی محافظت میکند.
حالات پرانگیختگی مانند شادی، غرور یا هیجان عالیاند اما گذرا. قناعت پایدارتر است زیرا به شرایط بیرونی وابسته نیست. این حالت با ذهنآگاهی و رویکردهای پذیرشمحور همراستا است.
۵. قناعت قابل پرورش است.
در مطالعاتی که شرکتکنندگان را راهنمایی کردند تا تجربهای از قناعت را به یاد آورند، تغییر هیجانیِ حاصل، خودپذیری را افزایش داد و شاخصهای بهزیستی را بهبود بخشید—نشانهای که قناعت مهارتی آموختنی است، نه ویژگیای ثابت.
آنچه خرد باستان درباره قناعت به ما میآموزد
هرچند روانشناسی تازه در حال مطالعه عمیق قناعت است، این مفهوم قدمتی طولانی دارد. در سنتهای بودایی، قناعت یک ویژگی بنیادی برای کاهش رنج و پرورش آزادی درونی است. به جای تلاش برای لذت یا دستاوردهای بیپایان، تعالیم بودایی به «رضایت آرام از آنچه هست» (سانتوشا) تشویق میکنند.
از این دیدگاه، نارضایتی زمانی پدید میآید که میچسبیم، میخواهیم یا مقایسه میکنیم. قناعت زمانی رشد میکند که دیگر تلاش نمیکنیم تجربه را پس بزنیم یا چیز دیگری را به سوی خود بکشیم. این حالت نه تسلیم است و نه کنارهگیری، بلکه پذیرشی باز است که زمینه وضوح، شفقت و تعادل را ایجاد میکند.
از این نظر، قناعت با «راه میانه» بودایی همخوان است—مسیر متعادلی که از افراط در خواستن و افراط در گریزش پرهیز میکند. این تعادل با یافتههای روانشناسی مدرن هماهنگ است: با رها کردن حرصِ دائمی و با ریشهدار شدن در لحظه اکنون، قناعت مرکز هیجانی پایداری میسازد که هم «خوب احساس کردن» و هم «خوب زندگی کردن» را پشتیبانی میکند.
چرا قناعت ممکن است همان چیزی باشد که واقعاً دنبالش هستیم؟
قناعت منفعل نیست؛ «پذیرشی فعال» است—توانایی دیدنِ کافی بودنِ لحظه حال. قناعت کمک میکند:
-
به جای آشفتگی، احساس زمینگیر بودن کنیم
-
به جای آیندهمحوری، در لحظه حاضر باشیم
-
مزهمزه کنیم، نه انباشتن
-
بپذیریم، نه قضاوت کنیم
-
پاسخ دهیم، نه واکنش نشان دهیم
تمرکز بر قناعت به معنای کنار گذاشتن خوشی و لذت نیست. بلکه قناعت همان ثباتی را فراهم میکند که باعث میشود از لحظههای اوج زندگی لذت ببریم، بیآنکه از نوسانهای زندگی آسیب ببینیم. قناعت آرامش، ثبات و تعادل درونی به همراه دارد—حالتی که هم شادی و هم دشواری را تاب میآورد.
چگونه قناعت را در زندگی روزمره پرورش دهیم؟
۱. لحظههای «کافی بودن» را تشخیص دهید. یک یا دو بار در روز بپرسید: «همین حالا چه چیزی در زندگیام کافی است؟»
۲. تجربههای کوچک را مزهمزه کنید. ۱۵ ثانیه به گرمای فنجان، نور آفتاب، طعم غذا یا تماس انسانی توجه کنید.
۳. «غیرتلاشورزی» را تمرین کنید. به لحظه اجازه دهید همان باشد که هست، بدون تلاش برای بهینهسازی آن.
۴. خودقضاوتی را با خودپذیری جایگزین کنید. از «باید بهتر باشم» به «میتوانم رشد کنم و در عین حال همین حالا هم کافی هستم» تغییر جهت دهید.
۵. آیینهای آرامشبخش کوچک بسازید: تنفس آهسته، کشش بدنی، دوش گرم، طبیعت، و روالهای آرام.
شادی وقتی میآید زیباست. اما قناعت—آرام، ریشهدار و پایدار—شاید همان چیزی باشد که به ما امکان میدهد شکوفا شویم. قناعت هیجانِ «کفایت» است؛ فهم اینکه زندگی لازم نیست کامل باشد تا کامل احساس شود. وقتی تلاش برای «اجبار شادی» را رها میکنیم، فضا برای چیزی عمیقتر، نرمتر و ماندگارتر باز میشود: قدرت آرام قناعت.
پایان/*
.

