به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چه خبر، جواد آل حبیب- تماسهای کوتاه و روزمره در مکانهای عمومی کاهش یافته، چرا که سیستمهای دیجیتال بسیاری از تعاملات معمول روزمره را جایگزین کردهاند. تعاملات کوتاه با غریبهها اعتماد اجتماعی را تقویت میکند و از تنهایی و خلقوخو پایین پیشگیری میکند. اعتماد به جامعه تعیین میکند که مردم انتظار گرمی یا احتیاط در برخوردهای عمومی را داشته باشند.
در یک کافه کوچک، سکوت با صدای ماشین اسپرسو و ضربههای کیبورد شکسته میشود. یک هماهنگکننده پروژه ۲۷ ساله منتظر «فلت وایت» خود است. لبخند باریستا توجه او را جلب میکند؛ شاید بهتر باشد یک شوخی کوتاه درباره صف طولانی بگوید یا از هنر تزئین قهوه تعریف کند، اما در تردید نگاهش را برمیگرداند. صفحه گوشی او با یک نقلقول انگیزشی روشن میشود: «ارتباط، کلید خوشبختی است.» اطراف او سفارشها آرام جلو میروند، هدفونها صداها را میپوشانند و توجه همه روی صفحهنمایشها متمرکز است.
این لحظهی ساده، روند بزرگتری را نشان میدهد: تعاملات کوتاه و معمول در مکانهای عمومی در حال کاهش هستند. کدهای QR و پرداخت خودکار جای بسیاری از تعاملات ظریف و اجتماعی را گرفتهاند. روانشناسان هشدار میدهند که این کاهش ارتباط اجتماعی میتواند عامل «اپیدمی تنهایی» باشد، چیزی که حتی میتواند به اندازه کشیدن ۱۵ سیگار در روز برای سلامت مضر باشد.
فراتر از دوستان و خانواده
ممکن است طبیعی به نظر برسد که اولویت را به خانواده و دوستان بدهیم، اما پژوهشها نشان میدهند حتی برخوردهای کوتاه با غریبهها میتواند به بهزیستی ما کمک کند—به شرطی که افراد احساس امنیت کنند.
مطالعهای در Journal of Happiness Studies بررسی کرد که چگونه اعتماد به جامعه بر تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارد. وقتی مردم احساس کنند جامعهشان امن و قابل اعتماد است، احتمال تجربه تعاملات با کیفیت با غریبهها بیشتر میشود.
گفتوگوی کوتاه، اثر بزرگ: علم «همنوا شدن»
وست و همکاران (۲۰۲۵) کیفیت برخوردهای کوتاه با غریبهها را بررسی کردند: احساس گرمی و همدلی متقابل، انرژی گرفتن از حضور یکدیگر و همگام بودن. نتایج نشان داد وقتی اعتماد به جامعه بالاست، افراد راحتتر با غریبهها ارتباط برقرار میکنند. تعامل با نزدیکان چنین تغییری نشان نداد. این نشان میدهد که اعتماد به جامعه و راحتی در برخوردهای روزمره با غریبهها ارتباط مستقیم دارد.
در این زمینه، نظریه گسترش و ساخت باربارا فردریکسون (۱۹۹۸) مهم است. این نظریه مفهوم «همنوا شدن مثبت» را معرفی میکند: لحظهای کوتاه که دو نفر گرمی و هماهنگی هیجانی را تجربه میکنند. مثال ساده: نگاه همدلانه با کسی که در آسانسور در را نگه میدارد، یا شوخی کوتاه میان مسافران یک تراموای تأخیر خورده. پژوهشها نشان میدهند این لحظات کوچک تنهایی را کاهش میدهند، افسردگی را کم میکنند و حتی سلامت جسمی را بهبود میبخشند.
نقش اعتماد در تعاملات
در آزمایش فرضی، شرکتکنندگان تصور کردند به شهری جدید نقل مکان کردهاند. در سناریوی اول، کیف گمشدهای بازگردانده شد—نشانهای از جامعهای که مراقب یکدیگر است. در سناریوی دوم، کیف پیدا نشد—نشانه ضعف اعتماد. شرکتکنندگانی که شهر با اعتماد بالا را تصور کردند، انتظار تعامل گرمتری با غریبهها داشتند.
بیارتباطی در عصر متصل
این یافتهها به ویژه برای نسل Z اهمیت دارند. کاهش «فضاهای سوم»—مکانهای عمومی که مردم خارج از خانه و محل کار به طور طبیعی جمع میشوند، مثل کتابخانهها و مراکز فرهنگی—فرصت تعامل روزمره را کاهش داده است. همهگیری COVID-19 این روند را سرعت بخشید و بسیاری از تعاملات به فضای دیجیتال منتقل شد. افرادی که در این دوران بزرگ شدهاند، اعتماد به نفس کمتری در تعاملات حضوری دارند و این به افزایش اضطراب اجتماعی و ضعف ارتباط با جامعه منجر شده است.
سازمان جهانی بهداشت گزارش داده که انزوای اجتماعی با افزایش افسردگی، اضطراب و کاهش مهارتهای ارتباطی در جوانان مرتبط است. هرچه تعاملات بیشتر به فضای دیجیتال منتقل شود، چسب نرم و آرامی که تعاملات اجتماعی روزمره را نگه میدارد، سستتر میشود. بدون تلاش آگاهانه برای بازسازی اعتماد، جامعهها ممکن است تبدیل به «بیابان فضاهای سوم» شوند—جایی که مکانهای عمومی برای تعامل اتفاقی و روزمره کمتر وجود دارد.
خواندن نکات ظریف
این یافتهها امیدوارکنندهاند، اما نیاز به تفسیر دقیق دارند. افرادی که با تبعیض مواجهاند یا ناتوانی جسمی دارند، ممکن است تجربه متفاوتی از فضاهای عمومی داشته باشند. اعتماد و احساس امنیت برای افراد مختلف، متفاوت است.
توجه به این تفاوتها مانع از آن میشود که فرض کنیم یافتهها برای همه به یک شکل صادق است. هر تلاش برای تقویت ارتباطات روزمره باید همزمان با سیاستهایی درباره امنیت، دسترسی و نابرابریهای ساختاری باشد تا اعتماد در کل جامعه ساخته شود.
به سوی آیندهای متصلتر
پیام امیدوارکننده این است که اعتماد و ارتباط قابل ساختن است. در سطح فردی، حرکات کوچک که دیگران را مورد توجه قرار میدهد، مثل سلام کوتاه، ممکن است کماهمیت به نظر برسد اما میتواند لحظات اجتماعی بهتر و همنوا شدن مثبت را ایجاد کند.
راهکارهای عملی روانشناسان برای تمرین ارتباط:
-
چالش «به سه غریبه سلام کن»: هر روز به سه نفر که نمیشناسید سلام کنید؛ باریستا، نگهبان یا کسی در آسانسور. حتی یک لبخند کوچک اعتماد اجتماعی را افزایش میدهد و بهزیستی روزانه را تقویت میکند.
-
لحظات بدون تلفن: یک موقعیت روزانه (مثل انتظار در صف یا حمل و نقل عمومی) را انتخاب کنید و تلفن را کنار بگذارید تا آماده تعامل کوتاه با دیگران باشید.
-
به فضاهای سوم بپیوندید یا بازپس بگیرید: گاهی در کتابخانه، کافه عمومی یا فضای کاری مشترک کار کنید، به جای اینکه همیشه در خانه باشید. حضور در این فضاها فرصتهای تعامل روزمره را افزایش میدهد.
نقش سیاستگذاری
دولتها و سازمانها در سراسر جهان شروع به توجه به این موضوع کردهاند. بسیاری تنهایی را یک مسئله سلامت عمومی میدانند و خواستار ایجاد فرصتهای اجتماعی ایمن و فراگیر هستند. سرمایهگذاری در کتابخانهها، پارکها و مراکز محلی میتواند فضاهای روزمره تعامل اجتماعی را بازسازی کند.
با ترکیب گشادهرویی فردی و تلاشهای جمعی برای تقویت اعتماد و امنیت، جامعهها میتوانند ارتباطات روزمرهای که در سالهای اخیر تضعیف شدهاند را دوباره بسازند. حتی یک حرکت کوچک نیکو نسبت به یک غریبه میتواند پیوندهای آرامی که زندگی اجتماعی را نگه میدارند، بازسازی کند.
پایان/*
.

