بازده (و مشکلات) آموزش تیمی
نکات کلیدی
- دانش آموزان می توانند از شنیدن معلمان مختلف با دیدگاه ها و پایگاه های دانش متفاوت بهره مند شوند.
- عضو هیئت علمی همچنین می توانند از یادگیری از اساتید خود و به چالش کشیده شدن توسط آنها بهره مند شوند.
- یکی از محدودیتهای آموزش تیمی این است که اکثر سیستمهای آموزشی برای تشویق یا پاداش دادن به آن تنظیم نشدهاند.
در بیش از 40 سال تدریس خود در کالج، متوجه شده ام که وقتی دانش را به دیگران منتقل می کنم، خودم درس هایی می آموزم. با این حال، بزرگترین درس هایی که من آموخته ام، در دوره های تیمی است (و دانش آموزان نیز سود زیادی می برند!). من در حال حاضر در برنامه ای هستم که در آن سه دانشکده مختلف برای ارائه رهبری به دانشآموزانی که در حال گذراندن دورههایی هستند و در عین حال در دورههای کارآموزی دانشگاهی برای اعتبار نیز مشغول هستند. نیازی به گفتن نیست که این کار برای همه ما بسیار است. اما در تمام مدتی که تدریس می کنم، معتقدم که مزایای دوره های تیمی بسیار زیاد است، اگر به خوبی مدیریت شوند. در اینجا درس های آموخته شده است:
برای دانشجویان. در یک دوره آموزشی سنتی و تک مربی، ممکن است دانشجویان تمایل داشته باشند که تقریباً هر چیزی را که استاد میگوید بدون چون و چرا بپذیرند. ممکن است استاد تنها به عنوان متخصص دیده شود و این ممکن است تفکر انتقادی و پرسشگری دانشجو را محدود کند. در یک دوره آموزشی تیمی، دانشآموزان در معرض دیدگاههای متفاوتی در مورد یک موضوع مشترک قرار میگیرند. اگر مربیان با هم در کلاس باشند، ممکن است در گفتگوی انتقادی شرکت کنند و دانش آموزان ممکن است تشویق شوند تا از تفکر انتقادی نیز استفاده کنند و در بحث شرکت کنند. علاوه بر این، اساتید میتوانند بهترین نحوه مشارکت در بحث/بحث را مدل کنند.
یکی دیگر از مزایای دانشجویان دوره های آموزشی تیمی این است که آنها در معرض وسعت بیشتری از اطلاعات در مورد موضوع هستند. به عنوان مثال، در دوره ای که مدتی پیش در مورد “رهبری در علم” ارائه کردیم، دانشجویان در معرض یک شیمیدان قرار گرفتند که در مورد واقعیت های آلودگی بحث می کرد، یک فیلسوف/اخلاق شناس که در مورد پیامدهای اخلاقی رهبران بحث می کرد تصمیم گیری ، یک استاد مدیریت که درباره «کسب و کار» علم بحث کرد و یک محقق رهبری که بحث را حول مفاهیم پیشرو در تحقیق و عمل در حرفه های علمی مطرح کرد. این رویکردهای پیچیده و چند بعدی منعکس کننده پیچیدگی موضوعات «دنیای واقعی» است که دانشآموزان ممکن است پس از فارغالتحصیلی در حرفه خود با آنها مواجه شوند.
برای مربیان. درست مانند دانشجویان، اعضای هیئت علمی نیز در مورد دیدگاهها و پایگاههای دانش مختلف از اساتید مشترک خود یاد میگیرند. به عنوان مثال، زمانی که مدتها پیش با یک مورخ دورهای را به صورت تیمی تدریس کردم، به سرعت متوجه شدم که مورخانی که رهبری مطالعه میکنند، تأکید زیادی بر زمینه دارند. آنها این رویکرد تاریخی را اتخاذ می کنند که موقعیتی که فرد در آن رهبری می کند به شکل دادن به رهبری تمایل دارد. به عنوان مثال، رهبران در زمان جنگ با رهبران زمان صلح متفاوت هستند. بهعنوان یک روانشناس، ما تمایل داریم بر ویژگیهای رهبر تمرکز کنیم – رویکردی که یکی از مربیان مورخ من آن را شگفتانگیز و آموزشی دانست.
تدریس مشترک همچنین به اعضای هیئت علمی این فرصت را میدهد که در گفتوگوی انتقادی شرکت کنند، و من از نظرات دانشجویان میدانم که آنها از تماشای استادان خود در گفتگوی با روحیه (و مودبانه و کنترلشده) قدردانی میکنند و از آنها یاد میگیرند.
>
بهعنوان فردی که فرصتهای متعددی برای تدریس در دورههای آموزشی تیمی داشتهام، میتوانم به این واقعیت گواهی بدهم که وقتی با دیدگاهها، دانش و سبک اساتید همکارم به چالش کشیده میشوم، در مورد موضوع بسیار بیشتر یاد گرفتهام. .
چالش ها. برای دانشجویان، چالش ها تلاش برای تطبیق با الزامات مختلف و استانداردهای نمره دهی اساتید مختلف در یک دوره است. دانشآموزان نیز هنگامی که از اساتید «دوئل» خود متوجه میشوند که ممکن است هیچ پاسخ درستی وجود نداشته باشد، به چالش کشیده میشوند (اما به روشی خوب).
برای اعضای هیئت علمی، چالش ها در مورد هماهنگی و اعتبار است. سیستمهای آموزشی ما واقعاً آموزش تیمی را تشویق نمیکنند. سیستم های مالی و حسابداری برای یک معلم، یک کلاس تنظیم شده است. در اکثر موارد، دورههای آموزشی تیمی من باید توسط بودجه برای برنامههای ویژه، از طریق کمک هزینههای آموزشی، یا از طریق یک یا چند مربی که زمان خود را «داوطلبانه» میکنند، «یارانه» دریافت میکردند.
- چرا آموزش مهم است
- تست ADHD ما را انجام دهید
- یک درمانگر کودک پیدا کنید
منبع: گروه تحریریه و ترجمه چه خبر